محله > دروازه طهرون

پخش اعلامیه از روی بام‌ها | خیال کردند شوهرم دزد است!



همشهری آنلاین- بهاره خسروی : کبری جالو که پسرش در عملیات مرصاد به شهادت رسیده از اهالی قدیمی محله سلیمانی، با نقل این ماجرا از فعالیت‌هایش در کوران مبارزات مردمی می‌گوید: «یک سری از کارها مخصوص خانم‌ها بود. برای مثال در همین دورهمی‌ها همسرم اعلام می‌کرد، چه روز و چه ساعت و کجا راهپیمایی و تظاهرات است. وظیفه من اطلاع‌رسانی به اهالی به‌ویژه خانم‌های همسایه بود. خبر می‌بردم، فردا ۱۰ صبح راهی خیابان آزادی یا (آیزنهاور سابق) می‌شویم. اکثرا هم که بچه کوچک داشتیم با خودمان می‌بردیم و این کار کمک می‌کرد مأموران ساواک و ارتش به ما مشکوک نشوند. کار بعدی ما خانم‌ها پناه دادن به انقلابیون و کسانی بود که از دست ساواک و ارتش فرار می‌کردند. به همین بهانه در خانه‌هایمان همیشه باز بود و وقتی یک فراری به خانه‌مان پناه می‌آورد همه خانم‌ها برای کمک کردن دور او جمع می‌شدیم.»

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

جالو در میان خاطراتش از ماجرای سوء‌ظن ساواک به همسر مرحومش یاد می‌کند: «یک شب شوهرم کلی اعلامیه همراه داشت و تصمیم گرفت همراه یکی از اقوام میان مردم پخش کند. این بار او تصمیم گرفت به جای خروج از در خانه از طریق پشت‌بام اقدام به این کار کند. آن شب نیروهای ساواک داخل کوچه و پس‌کوچه‌ها کشیک می‌دادند و گویا رد او را می‌گیرند تا اینکه یکی از همسایه‌ها خیال می‌کند دزد آمده و شروع به داد و فریاد می‌کند. مأموران ساواک هم به خیال اینکه دزد به محله زده دست از تعقیب شوهرم دست برمی‌دارند. او آن شب کل اعلامیه‌ها را پخش کرد.»

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نوبت به جنگ تحمیلی و حضور فعال بانوان در پشت جبهه می‌رسد: «پسرم که سال ۶۳ راهی جبهه شد بیشتر مصمم شدم که برای رزمنده‌ها ‌کاری انجام دهم. با خانم های محله به مسجد محله می‌رفتیم و هر کاری از دستمان بر می آمد از آماده کردن خوراکی مثل مربا تا بافتن کلاه و شال گردن و خیاطی انجام می‌دادیم. سر زدن دسته جمعی به خانواده‌های شهدا، دلداری مادران آنها و عیادت از جانبازان از کارهای دیگر ما بود.»



منبع:همشهری آنلاین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا