چوپانی که بهترین لاته آرتیست ایران شد
همشهری آنلاین- سحر جعفریانعصر: این بعید را حتی در خیال و گمان کودکیهایش هم تصور نمیکرد. چرا که خاصترین نوشیدنیِ گرمی که تا آن روز سَر کشیده بود، چای آتیشی به وقت چَراندن دام یا هنگام میوهچینی در باغهای سیب و گیلاس بود. بهزادخانی، اغلب فکر میکرد با صدای خوشی که برای آوازخوانی دارد ممکنترین اتفاق خوب که شاید با پشتکار و کمی هم یاری بخت براش پیش آید این باشد که روزی خواننده پرآوازهای شود. حالا اما او در ۲۱ سالگی با همان پشتکار و کمی یاری بخت، توانسته چندین و چند حُکم قهرمانی و نایب قهرمانی مسابقات کشوری لاتهآرت را به دیوار آکادمی شیکاش قاب بگیرد. با بهزاد خانی یکی از کمسن و سالترین لاتهآرتیستهای کشور درباره دانههای عجیب و غریب قهوه و تنوع تجهیزات و دورههای آموزشی لاتهآرت با نوسان قیمت از چند ده تا چند صد میلیون تومانی دارند به گفتگو نشستیم.
از دامنههای کُرِمیانه تا بارِ کافههای شیک
در زونج اغلب مردان کشاورز یا دامدارند و با محصولاتی که از خاک حاصلخیز در آب و هوای کوهستانی آنمیگیرند یا دامی که پرورش میدهند، روزگار میگذرانند. بهزاد نیز ۱۱ سال داشت که چوبدستی چوپانی پدرش را دست گرفت و هر روز از ۵ صبح تا ۹ شب گوسفندان را میان دامنه و دشتهای کُرِمیانه چرخاند و چَراند. زیر سایه یکی از چند درخت پیر آن حوالی مینشست و به چاشتخوری و آوازخوانی مشغول میشد: «در کجای جاده شب راه تو از من جدا شد…» گاهی هم میخواند: «دیوونه من معلومه کجایی قرار نبود آخه این همه جدایی…». دوست داشت دستش به جیب خودش باشد برای همین، مدرک دیپلم را که گفت راهی سنندج شد. مدتی، دیش واشِر (ظرفشوی) و نظافتچی رستورانی شلوغ بود تا اینکه تهران را شهرِ آرزوهایش دید و از پشت میز بارِ کافیشاپی مدرن، سفارش مشتریهای تک و جفت را مقابلشان گذاشت. نخستین بار آنجا، فنجانی قهوه که از دانههای کمکافئین و میوهای عربیکا دَم داده شده بود، سر کشید.
ابزار میلیونی برای رُزِتا، اژدها و بابانوئل
کمی از دانههای سورتشده قهوه اعلای برزیلی را به مخزن دستگاه آسیبکُن میریزد و تا دانهها آسیاب شوند، دکمه پاورِ اسپرسوساز سهگروپ را میفشرد. در چنین مواقع، گاهی به آقای لوییجی بِتزرا (مخترع دستگاه اسپرسوساز) فکر میکند که اگر دست نمیجنبانید برای این اختراع، خیلیها از جمله خودش بیکار میماندند. کنار دستش، نیدل، تَمپِر، لِوِلر، فنجانهای ۲۷۰ و ۳۰۰ میل لاتهآرت و ترازوچیدهشده و از همه مهمتر، پیچِر(پارچ ویژه طراحی روی قهوه) اش که با آن کاپهای قهرمانی کسب کرده: «قیمت پیچرها در بازار از یکی، دو میلیون تومان شروع میشود تا ۱۰۰ میلیون تومان! این قیمتها علاوه بر برند بودن به قهرمانانی که آن را مالک بودن نیز بستگی دارد؛ مثلا من پیچرم را حتی به بیش از ۵۰ میلیون تومان هم نمیفروشم.» هنر و مهارت طرح دادن به فوم شیر که بهتر است شیر پرچرب باشد را خودآموز، فراگرفته. بعد از تماشای چند فیلم و کلیپ در شبکههای مجازی، بختش را با طراحی قلب بر روی فنجانی اسپرسو آزمود. نزدیک به ۲ ماه زمان بُرد تا طرحش به همانها که در فیلم و کلیپها دیدهبود، شبیه شود. بعد، نوبت طرحهای متداول دیگر که اغلب لاتهآرتیستها از شکل و شمایل دادنشان باد به غبغب میاندازند، رسید؛ رُزِتا، لاله، قو، ستاره، سهبعدی، چرخش قلب و مناسبتیهایی مانند بابانوئل برای کریسمس یا انار برای جشن شب یلدا. یک شات از عصاره ۲۰ میل دانههای آسیابشده را به فنجان میریزد و در کمتر از یک دقیقه، طرحِ ابداعیاش که سَرِ اژدهایی خشمگین است را با فومِ خوشچگال و لطیف شیر به سطح اسپرسو میکشد.
دَمآوری مدفوع گرانِ گربه اندونزی با ارزشافزوده آرت!
از فعالیت برخی انجمنهای رسمی و اجتماعی مرتبط با قهوه و لاتهآرت که آگاه شد به خودآموزیاش در گرایشهای مختلف از رُست و برشتهکاری تا مشاوره برای راهاندازی بار و کافه کمیت و کیفیت بخشید. طوری که کمی بعد شرایط شرکت در مسابقات مهیج باریستا و لاتهآرتیستها را بهدست آورد. حالا، کاپِ نخستش را که با عنوان قهرمانی شرق کشور کسب کرده و کاپهای دیگرش که عناوین نایب قهرمانی و قهرمانی کشور دارند را بر طاقچه چوبی آکادمی لاتهآرتی که در آن به برشتهکاری انواع قهوه از کیلویی یک تا چند ده میلیون تومان مشغول است، گذارده. بهزاد در فِریپورینگ (روش طرحزنی با پیچر، ریزش آزاد) نسبت به اِتچینگ (روش طرحزنی با قلم) تَر و فِرزتر است و به فرآوری انواع قهوه در مزارع گوناگون مانند دانههای قهوه کوپیلواک (گرفتهشده از مدفوع گربه بومی اندونزی) که گرانترین قهوه در جهان محسوب میشود بیشتر از تدریسِ لاتهآرت علاقه نشان میدهد. آن هم دورههای آموزشی پرهزینهای که اگر هنرجویان حواسشان را جمع نکنند کلاه گشادی به سرشان میرود: «هزینهشان به مهارت و اسم و رسمِ مربی دورهها بستگی دارد. اگر مربی، کاپ قهرمانی یا مدرک بینالمللی خاصی داشته باشد بیش از ۵۰ میلیون تومان هم شهریه طلب میکند واگرنه که دورههای آموزشی ۱۰ روزه ۱۰ میلیون تومانی هم برگزار میشود. بخشی از این شهریه و هزینهها به ۵ تا ۶ کیلوگرم قهوه و شیری که قرار است حین آموزش مصرف شود، اختصاص دارد.» بهزاد این نکته را به قیمتهای صعودی قهوههایی که آرتی بر روی دارند، پیوستگی میدهد: «در منوی بعضی کافهها، قیمت فنجان قهوههایی که طرحی رویشان خودنمایی میکند گرانتر است؛ به بهانه یک نوع ارزشافزوده سانتیمانتال یا طعمِ هنری».
بیشتر بخوانید: باریستا کیست و باریستایی چگونه شغلی است؟