امید زایندهرود در غبار بی تصمیمی؛ نجات گاوخونی شاید وقت دیگر!
خبرگزاری مهر، گروه استانها- ندا سپاهی: شعبه ۱۱۹ دادگاه کیفری دو شهر اصفهان مهر ماه امسال برای پرونده شکایت اداره کل حفاظت محیطزیست استان علیه مدیران حوضه آبریز زایندهرود و شرکت آب منطقهای اصفهان مبنی بر احقاق حق و تأمین سهم آبه تالاب بین المللی گاوخونی که از فروردین ۱۴۰۲ در مراجع قضائی این استان در جریان بود، پس از بررسی ابعاد فنی پرونده توسط هیئتی از کارشناسان دادگستری و اساتید دانشگاهی، در نهایت رأی صادر کرد.
قاضی در رأی صادره به استناد مواد ۳۰۷ و ۳۰۸ آئین دادرسی کیفری به دلیل شخصیت حقوقی متشاکیان و همچنین دخیل بودن ادارات دولتی سه استان در خشکیدن تالاب، رسیدگی به پرونده را درصلاحیت دادگاههای کیفری دو تهران قرار داده است.
دادخواهی بی حاصل؟
اکنون پس از هفدهماه کش و قوس بر سر این پرونده و انتظار برای حصول نتیجه و احقاق حق پایداری سرزمین از طریق قانون، با صدور این رأی بیم آن میرود که دادخواهی برای نجات تالاب بین المللی گاوخونی همزمان با تغییر و تحولات مدیریتی در اداره کل محیطزیست اصفهان به حاشیه برود و با امید بستن به وعدههای پوچ تکراری که پساب فاضلاب قطره چکانی داده میشود، رفته رفته در گذر زمان به فراموشی سپرده شود.
اما مدیرکل پیشین حفاظت محیطزیست اصفهان که برای تأمین نیاز آبی و حقابه قانونی تالاب گاوخونی طرح شکایت کرد به خبرنگار مهر میگوید: نکته مثبت پرونده این است که قاضی در رأی صادره به گزارش هیئت کارشناسان استناد کرده است و در هر دادگاهی که در تهران به این پرونده رسیدگی شود، قابلیت استناد به گزارش کارشناسان وجود دارد.
احمدرضا لاهیجانزاده که اکنون معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست است، میافزاید: با وجود گزارش هیئت کارشناسی و رأی صادر شده در اصفهان، دیگر تصمیمگیری به مراجع قضائی در تهران برمی گردد و جلساتی که آنجا برگزار خواهد شد ما آنجا باز هم مراجعه میکنیم و حتماً این مساله را پیگیری خواهیم کرد که بتوانیم حکم متناسبی را بگیریم.
وی خاطرنشان میکند: قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالابها که در سال ۱۳۹۶ به تصویب رسید یک ابزار قانونی خوبی را در اختیار سازمان حفاظت محیطزیست قرار داد و بر اساس این قانون تعیین میزان نیاز آبی تالابها بر عهده سازمان محیطزیست و تأمین میزان آبی که محیطزیست اعلام میکند بر عهده وزارت نیرو است.
معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست میافزاید: ما برای احقاق حق تالاب گاوخونی از این قانون استفاده کردیم؛ البته مکاتبات بسیار زیاد و جلسات متعدد با شرکت آب منطقهای اصفهان داشتیم اما آنها کماکان بر همان روال گذشته اصرار داشتند و از این رو تصمیم گرفتیم قانون را اجرایی کنیم و علیه معاون وزیر نیرو، مدیر حوضه آبریز زایندهرود و مدیرعامل شرکت آب منطقهای اصفهان شکایت کردیم که خوشبختانه شکایت مورد رسیدگی جدی دادستانی در استان قرار گرفت.
دلایل ارجاع پرونده تالاب گاوخونی به تهران
لاهیجانزاده با بیان اینکه قاضی پرونده به دلیل پیچیدگی مساله تصمیم گرفت که از طریق یک تیم کارشناسی موضوع را رسیدگی کند و سه نفر از متخصصان حوزه آب و کشاورزی و اساتید دانشگاه برای این امر انتخاب شدند، اظهار میکند: چند جلسه دادگاه تشکیل شد و کارشناسان نیز پس از دو سه ماه گزارش بسیار جامعی تهیه کردند و به قاضی پرونده دادند.
معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست میافزاید: این گزارش منصفانه تهیه و نوشته شده اما چون متشاکیان شخصیت ملی محسوب میشوند و هر سه برای یک موضوع مورد شکایت قرار گرفتند، پرونده به تهران ارجاع شده است.
هستی و نیستی تالاب بر لبه پرتگاه بی عدالتی
به گزارش مهر، هیئت کارشناسان دادگستری در گزارش خود در پرونده تالاب گاوخونی با اشاره به نقش مهمی که این پهنه ۴۷ هزار هکتاری در تغذیه آبخوان و کنترل گردوغبار و افزایش رطوبت نسبی فلات مرکزی و تعدیل درجه حرارت و آب و هوای کویری مرکز ایران داشته و یکی از جاذبههای گردشگری ایران بشمار میرود، تاکید کردهاند که معیارهای ثبت تالابها در کنوانسیون بین المللی رامسر شامل منحصر به فرد بودن تالاب، وجود گونههای نادر و تنوع زیستی ارزشمند و حمایت در مراحل حساس چرخه گونههای جانوری است و از این رو حق مصرف و نیاز آبی تالاب بین المللی گاوخونی در کنوانسیون رامسر به عنوان مدرک قانونی معتبر به ثبت رسیده است و بنا بر این حق مصرف و نیاز آبی تالاب مشمول ماده ۱۸ قانون توزیع عادلانه آب بوده و حقابه قانونی تلقی میشود.
بر اساس مطالعات مشترک دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه شهرکرد، حداقل نیاز آبی زیست محیطی رودخانه زاینده رود و تالاب گاوخونی ۳۱۳ میلیون مترمکعب در سال و بر اساس تابلو منابع و مصارف وزارت نیرو مصوب چهارمین جلسه شورای هماهنگی مدیریت حوضه آبریز زاینده رود و سیزدهمین جلسه شورای عالی آب کشور، کل حقابه زیست محیطی زاینده رود ۱۷۶ میلیون مترمکعب معادل ۱۳.۳۳ درصد از حجم کل حقابههای قانونی حوضه است؛ همچنین بر اساس مصوبه سی و یکمین جلسه کمیته راهبردی حقابه ها کل حقابه قانونی محیط زیست زاینده رود معادل ۳۱.۰۹ درصد کل حقابههای قانونی زاینده رود تعیین شده است.
در گزارش هیئت کارشناسان دادگستری آمده است: به استناد بند ۲ مصوبات سیزدهمین جلسه شورای عالی آب کشور کل حجم آب حاصل از آورد طبیعی حوضه زایندهرود و تونل کوهرنگ یک، شامل سد تنظیمی زایندهرود فقط به حق آبه داران، سهم آبه بران و محیط زیست رودخانه و تالاب بین المللی گاوخونی اختصاص مییابد و هیچ بخش دیگری از جمله صنعت و شرب نباید از آن برداشت کند و در صورت بروز خشکسالی و کاهش آورد رودخانه زاینده رود تحویل آب به بخشهای فوق متناسب با کاهش آورد کاسته خواهد شد.
وقتی خون در رگهای گاوخونی میخشکد
کارشناسان در این پرونده آوردهاند که به سبب کثرت فعالیتهای انسانی و صنعتی و پسابهای حاصل از حوضه آبخیز تالاب و نیز افزایش فرسایش و تولید رسوبات حاوی آلایندههای کشاورزی طی دهههای گذشته، فلزات سنگین به تالاب وارد و باعث آلودگی آن شده است به طوری که بررسی شاخص آلودگی نشان داده که در گردوغبار منطقه کادمیوم و روی در کلاس آلودگی بسیار بالا و مس، نیکل و سرب، منگنز، کروم و کبالت در سطح متوسط وجود دارد. خشک شدن کامل تالاب سبب میشود که این پهنه ۴۷ هزار هکتاری و اراضی پیرامون آن در آینده نزدیک به منبع اصلی ریزگردهای آلوده به فلزات سنگین تبدیل شود.
علاوه بر این خشک شدن تالاب منجر به از بین رفتن اراضی کشاورزی منطقه و بیش از یکصد هزار هکتار دشتهای حاصلخیز درجه یک زاینده رود و نهایتاً پیشروی کویر میشود. این در حالی است که بنا بر گزارش کارشناسان خشکیدگی تالاب گاوخونی علاوه بر تشدید مشکلات محیط زیستی، سبب به خطر افتادن سلامت مردم منطقه و افزایش بیماریهای چشمی، پوستی و تنفسی شده است ضمن اینکه تشکیل ذرات گردوغبار بر روی برگ اشجار و فضای سبز مانع از تنفس برگی و تعرق آنها شده و منجر به خشک شدن تدریجی درختان در مجاورت تالاب، شهر اصفهان و حتی بالادست شده و حتی باعث شده برخی از درختان بومی حوضه مانند چنار و کبوده و اشجار مثمر بومی در معرض انقراض قرار گیرند.
گاوخونی طی سه- چهار سال میتواند احیا شود
معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست میگوید: به واسطه همان شکایت اولیه، آذرماه سال گذشته برای اولین بار پس از ۱۰ سال آب از سد زایندهرود و رودشتین به سمت تالاب رهاسازی شد و این نکته بسیار مثبت این شکایت بود که اثبات کرد ادعاهای مطرح شده مبنی بر اینکه اگر آب را از رودشتین در فاصله یکصد کیلومتری تالاب رها کنیم، قطرهای به گاوخونی نمیرسد، واقعیت ندارد و نه تنها قطرهای آب در مسیر برداشت نشد بلکه تمام کشاورزان این منطقه به کمک ما آمدند تا آب به تالاب برسد.
مجری ملی طرح حفاظت از تالابهای ایران میافزاید: آنها طی یک دهه اخیر شکافهایی را در رودخانه ایجاد کرده بودند که باعث فرار آب میشد و ما اصلاً از این مطلع نبودیم، کشاورزان این را به ما گفتند که این دهانهها باز است و خودشان با ماشین آلات کمک ما اینها را بستند که هر چه رها میشود به تالاب برسد و در آن مقطع ظرف ۲ هفته نزدیک به ۱۰ میلیون مترمکعب آب وارد تالاب شد.
لاهیجان زاده خاطرنشان میکند: با همان میزان آبی که آذر ماه گذشته طی یک نوبت رهاسازی به تالاب گاوخونی آمد، جمعیتی از پرندگان مهاجر به آنجا آمدند و این نشان میدهد که اگر آب به تالاب برگردد در مدت کوتاهی سه یا چهار سال تالاب میتواند احیا شود و آن خدمات اکوسیستمی خود را برگرداند.
سیلاب را پای حقابه تالاب ننویسیم
افزایش حجم برداشتها در سرشاخهها و کنترل نشدن آنها سبب شده تا عملاً انتقال آب از سرشاخهها و سرچشمههای رودخانه زاینده رود به تالاب گاوخونی منتفی شود و تأمین آب تالاب منحصر به روان آب ها و سیلابهای فصلی داخل استان اصفهان نظیر سیلابهای فصلی رودخانه شور دهاقان یا تخلیه مخازن زهاب شبکههای آبیاری در پایان توزیع آب کشاورزی شود.
سازمان حفاظت محیطزیست در راستای قانون حفاظت از تالابها، حقابهها را تعیین کرده و وزارت نیرو مکلف به تأمین آن است اما گاهی نه تنها این میزان آب به سمت تالاب رها نمیشود بلکه سیلابهایی را که در مسیر به تالاب میرسد، پای حقابه مینویسد در حالی که نباید این اتفاق بیفتد چون قطعاً گرد و غبار ناشی از خشک شدن تالاب به چشم خودمان میرود.
در این پیوند علی ارواحی متخصص زیستبومهای تالابی با اشاره به مساله تخصیص حقابه تعیین شده به تالابها، میگوید: سیلابها را نباید به پای حقابه تالاب نوشت در حالی که وزارت نیرو مدعی میشود که این مقدار حقابه را به تالاب داده در حالیکه بخش زیادی از سیلاب است که وارد تالاب شده است. البته این ایرادی ندارد منوط بر اینکه سیلابهای فصلی که وارد تالاب میشود جدای از حقابه تالاب مورد محاسبه قرار بگیرد.
وی میافزاید: در گاوخونی بارها این اتفاق افتاده است، در بالادست آبی را به اسم حقابه تالاب گاوخونی رها میکنند، در مسیر این آب کاملاً از دسترس خارج میشود و گاوخونی بی نصیب میماند، وزارت نیرو هم میگوید که حقابه را رها کرده است در حالیکه آبی به تالاب نرسیده چون آب در مسیر توسط کشاورزان به بهره برداری میرسد، در واقع یک بخش از آب رها شده از بالادست به سبب تبخیر یا نفوذ عمقی از دسترس خارج میشود یک بخش دیگر هم توسط کشاورزان با پمپاژ مستقیم آب از رودخانه گرفته میشود، همچنین مسیرهای فرعی انتقال آب باز و دوباره آب از دسترس خارج میشود، عملاً بارها این اتفاق افتاده و آبی به عنوان حقابه به تالاب گاوخونی نرسیده است.
گاوخونی با ۶۰ میلیون مترمکعب در سال زنده میماند
معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست نیز در ادامه میگوید: انتظار ما از شرکت آب منطقهای اصفهان این است که با یک برنامه زمان بندی مشخص و با دبی و حجم معین را در هر نوبت رهاسازی آب که برای کشاورزان انجام میشود برای تالاب هم پیش بینی کند و اگر با هر نوبت رهاسازی سهم آب تالاب داده شود، با همین وضع موجود که بارشها کمتر از نرمال است به راحتی به طور متوسط در سال ما میتوانیم حداقل ۶۰ میلیون مترمکعب آب را به تالاب برسانیم.
وی میافزاید: اگر بارندگیها مناسب باشد و میزان آورد سد زایندهرود خوب باشد میزان آب مورد نیاز تالاب ۱۷۶ میلیون مترمکعب است که همیشه درخواست داریم.
مجری طرح حفاظت از تالابهای ایران تصریح میکند: با این عدد ۶۰ میلیون مترمکعب در شرایطی که بارشها کمتر از نرمال است، ما سه هدف مهم را در تالاب گاوخونی دنبال میکنیم اولین هدف این است که تالاب بتواند رطوبت خود را حفظ کند که آنجا تبدیل به کانون گردوغبار نشود.
وی اضافه میکند: دومین هدف این است که بخشی از تالاب همیشه پرآب باشد و خدماتی نظیر مهاجر پذیری پرندگان که در فصل پاییز و زمستان اتفاق میافتد، از طریق این زیست بوم انجام گیرد و هدف سوم احیای خود گاوخونی است که با تأمین ۱۷۶ میلیون مترمکعب محقق میشود و ما باید بتوانیم به آن هدف برسیم؛ این یک مقداری برنامه ریزی بیشتری نیاز دارد و آن سناریوهای که وزارت نیرو در مطالعه اخیر خود تهیه کرده باید عملیاتی شود تا در بند شاخ کنار ۱۷۶ میلیون مترمکعب آب را ثبت شده داشته باشیم.
بیش از دو دهه از روند خشکیدگی تالاب بین المللی گاوخونی میگذرد، این تالاب علی رغم آنکه از نخستین تالابهای ثبت شده در کنوانسیون رامسر است و به منطقه حفاظت شده تحت مدیریت حفاظت محیطزیست ارتقا یافته اما در چنگال بی تدبیری اسیر شده که گویا زور قانون نیز به آن نمیرسد همانگونه که دادخواهی برای نجات آن به وقت دیگری موکول شده است.