قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود
به گزارش خبرنگار اجتماعی مهر، اول یک پیشنهاد بود. اصلاً مفهوم پویش، پیشنهاد است. و پویش ایران همدل به راه افتاد. پویشی جهت جمعآوری کمک برای مردم مظلوم غزه و لبنان.
در کتاب فارسی کلاس دوم دبستان برای اینکه فرهنگ غنی و کهن ایرانیمان را در نسل جدید نهادینه کنیم درسی هست با عنوان چوپان درست کار، چوپان راست گویی که مدام به صاحب گوسفندانش تذکر میدهد که قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود.. بچهها قرار است ضربالمثلها را یاد بگیرند و از آنها پند بیاموزند. اینکه چه شد که با نامه ارسالی این بانوی جوان گیلانی حواسم متوجه این ضربالمثل شد را در متن نامهای که سنجاق کرده بود به هدیهاش به پویش میشود به وضوح دید.
آن نامه به دستم رسید و این قلم یک عاشق ظهور مهدی فاطمه است؛
«وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ»
و هنگامی که اموال نفیس و با ارزش رها و بی صاحب شود آیه ٤ سوره مبارکه تکویر
چند بار آیه را خواندم …دلم تکانی خورد …ذهنممشغول شد…
در این برهه این آیه چقدر مشمول دارد. چه قدر انسانها هستند که این آیه شامل حال اکنون شأن میشود. هر مالی هرچقدر هم ارزشمند، در قیامت رها و بی صاحب میشود حتی طلا! اما میشود کاری کرد که مال در روز قیامت بی صاحب و رها نشود. و چه مسیری ارزشمند تر از مسیری که امام جامعه امر کردهاند. کمک به جبهه مقاومت و مردم فلسطین و لبنان، مال نفیسی که در قیامت بی صاحب و رها میشد را صاحب دار میکند (ان شاء الله)
بگویید… از بذل طلاهایتان بگوید… از اهدای حلقه طلای همسر شهید (که تنها یادگاری از عشقش بود) بگویید… از گذشتن کودک هشت ساله از گوشوارههایش بگویید… از دادن یادگاری مادر، از بخشیدن طلای جمع شده برای سفر اربعین و… گفتنها اثر دارد… مگر نه اینکه امام علی علیه السلام فرمودهاند «با اندرزهاست که پرده غفلت کنار میرود» پس گفتنها اثر دارد… و من تجربه عینی این اثر را در خودم دیدم… من هم با این گفتنها پرده غفلت را کنار زدم. هر چند چیز زیادی نبود اما بر گردنم سنگینی میکرد… مبادای ما امروز است… همین امروز…
آری طلاهایم عاقبت به خیر شدند …
خدایا این کم را از حقیر بپذیر.