ترمیمِ تاریخ | ساعتی با کارگرانی که در عمارت های تاریخی با هنرشان چند سانتی متر از گذشته را مرمت می کنند
همشهری آنلاین- سحر جعفریانعصر: اما حالا به وقتِ بازسازیِ همان عمارتِ چشمگیر، آشکار است کدام مرمتکاران در کار نونواری آن هستند. مرمتکارانی کهنهکار یا هنرمندانی تازهکار که به دور از اقبال پیشههای متداول امروزی از پزشکی و مهندسی تا بلاگری به کارِ دشوار و کِشدارِ ترمیم طرحبرجستههای گچبریشدهاش به سبک کُلوخی با دَمبُر و نقالی و قاشقک، زر و رنگکاری نقوش تذهیبش از گلهای پنجپَر تا مرغ ایرانی با قلمموگرافهای گرانِ دستساز و نیز احیای آینهکاریها با قطعات کممیلِ آینههای بُرشخورده، چسب و سریش، کاردک و الماسِ آینهبُر قانعاند. همانهاکه اغلب برای نوسازیِ بَر و بالاآمدههایی از گچ، آینه و تذهیب در ابعادی کوچک به قاعده یک کفِ دست، گاه روزها و هفتهها سر صبر و حوصله، هنر و تخصص خرج میدهند.
محلِ کار؛ خانه صدراعظم
چند صد قدم دورتر از کاخ شاه قاجار در خیابان ناصرخسرو، انتهای کوچه امامجمعه، پسِ دیوارهایی بلند، عمارت صدراعظم میرزاآقاخاننوری که بیشتر به خانه امامجمعه (حاجمیرزا یحیی امامیخویی، امامجمعه تهران) شهرت دارد، نمایان است. راهروی باریکش به حیاطی با حوضی به میان میرسد. یک طرف حیاط، خانه و اتاقهایی ویژه غلامان و کنیزان بوده که از سالها قبل به مدرسه تبدیل شدهاند و طرف دیگرش نیز همان عمارت در ۲ طبقه قرار گرفتهاست. در طبقه نخست، جز حوضخانه، کمتر فضایی به اصالت اولیه خود باقیمانده که در آن نیاز به هنر و تخصصِ مرمتکاران باشد. تمام ماجرا در طبقه دوم عمارت است که استادکارانی چون ابوالفضل، نرگس و علی همچنان بعد از گذشت ۳ سال از شروع فاز یک مرمتکاری به نوسازیِ هویتی نقوشِ آسیبدیده گچبریها، آینهکاریها، مُقَرنسکاریهاو تزییات درها و اُرسیهای (پنجرههای چوبی کشویی) تالار، اتاق شاهنشین و ۲ اتاق گوشوارهای (خصوصی) آن، سخت مشغولند.
تخصصی که صبوری میخواهد
اگرصبر و صبوری را از مادرش به ارث نبرده بود، حتم که عطای این شغل پرزحمت و وقتگیر را بیش از ۳۰ سال پیش، زمانی که برای نخستینبار دست به کاردک، نقالی و دَمبر بردهبود تا گچبریهای گل و برگیِ خانه قدیمی نیمایوشیج در روستای یوش را مرمت کند، به لقایش میبخشید؛ بهویژه آن زمان که مدام ملات دوگچه (سنگین) را روی طرحی میچسباند و ملات اما وَرمیآمد! ابوالفضل رییسپور که از ۲۲ سالگی به بازسازی خانههای شخصی و قدیمی بسیار و نیز موزههایی تماشایی مانند پست، زمان و موسیقی پرداخته و از میان طرحهای گچبری سنتی، پسندش گل و برگ و چدنیست، حالا ۲ هفتهای هست که بر سر زدن چسبچوب روی آینه و خشکشدن آن و بعد هم جادادن نقوش گچی میانشان، عرق میریزد. نقشه سنگینیست و استاد ابوالفضل گاه که خسته میشود لیوانِ جرم گرفتهاش را از چای غلیظ فلاکس پر میکند و به کارش فکر میکند: «خیالی نیست اگه اسمم توی تاریخ نمونه؛ همین که شغلم به کارِ تاریخ اومده، بسه». با قاشقک کمی خمیر گچ سوپر طلایی را به گوشه گلبرگی که گچِ کورهای قدیم از آن کَندهشده، نقش میدهد. یاد آن خانه صد ساله میافتد که صاحبش، قرص و محکم سفارش کردهبود: «اوستاجان؛ گچبری سنتی میخوام نه از این گچبری های پیشآمادههای قالبی که به لعنت خدا نمیارزن…هر چقدر هم هزینهش بشه، حلالش و حلالت».
معاشی اندک از زرنگاری
جوانترین مرمتکارِ باشکوهترین عمارت قاجاری این روزهای تهران، نرگس است که بر سکوی بلند داربستی که قدِ یکی از دیوارهای آینهکاریشده اتاق شاهنشین بستهشده ایستاده و با آن قلم موگراف دستسازی که چندوقت پیش از اصفهان خریدهبود تا از عهده ریزهکاری نقوش تذهیبی برآید، طرحهای حاشیه آینهها را با وسواس رنگروغن میزند. گلبرگهایی به رنگهای ایرانی از سبز فیروزهای تا لاجوردی و یکدرمیان، عنابی و گلسرخی. نرگس مومنی، پیش از این کار از ثبات زمینه نقوش که لایههای نازک ورق طلای اصل هستند، اطمینان حاصل کردهاست: «اصلِ هنر تذهیب به زر و طلا بودن آن است». از کودکی چشم به خط و خطوط گلهای قالی داشته و از هر آنچه که به نقش و نگار بوده، لذت میبرد. آنقدر با هنرمندان مختلف، بُر خورد و در یادگیری کوشید که اِتود زدنهای ناشیانهاش به طرحنگاریهای حرفهای رسید و اینک هنرمندانه از راه میراثداری، معاش میکند. نزدیک به یک هفته است طرحهای باز و بسته تذهیب حاشیه آینهکاریها به ابعاد ۱۰ در ۱۰ سانتیمتر را مرمت میکند. از این کُند پیش رفتن کار بی تاب نمیشود و نفسی اگر بخواهد چاق کند به نور آفتابِ نیمروز که از رنگارنگی شیشههای لنگه ارسیها، الوان شده و کف شاهنشین پاشیده، خیره میماند.
۵ روز برای شکافِ چند سانتیمتریِ آینه
آینههای بُرشخورده، روی سطح اغلب دیوارها و حتی سقف عمارت دیده میشوند و این یعنی کار استاد علی آینهکار بیشتر از بقیه مرمتکاران است. دستمال یزدی عرقچینِ قوارهداری به سرش بسته و یا از چهارپایه بالا میرود تا قطعه آینهای به جایی از دیوار و سرستونها بچسباند یا پای میز فلزی پر از آینههایی به اشکال لوزی و چندضلعی میایستد تا مطابق الگو، آینهای بُرش زند. چسب چوب و ملات گچ هم برای زیرساز آینهکاری مهیاست. علی بهرامی که به تازگی از مرمت الگوهای گرهای و اسلیمی قرنیز قسمتهایی از سقف، فارغ شده حالا دست در کارکناره قابهای تابلونقاشیها که تصاویری اروپایی دارند، برده است. با الماس آینهبُریاش طرح کشیدهشده روی قطعه آینهای را شکاف میدهد. هر چند میلیمتری که شکاف میدهد، دست نگه میدارد و درستی شکاف ایجاد شده را بررسی میکند. از این روست که برای آینهکاری حاشیهای ۱۰ در ۱۲ سانتیمتری از دیوار یکی از اتاقهای گوشوارهای، بیش از ۵ روز زمان صرف کردهاست. البته او باید بسیار بیشتر از این زمان را صرف مجسمههای آینهای کند که تلفیقی از گچ و رنگ نیز دارند.
بیشتر بخوانید: افتتاح خانه امام جمعه در ناصرخسرو