مردان سفیدپوش
به گزارش ایسنا، به مناسبت روز مرد، به سراغ دو نفر از نیروهای امدادرسان اورژانس استان تهران رفتیم که در پایگاه اورژانس زنان در ورزشگاه انقلاب فعالیت می کردند و از آنها درباره سختیهای شغلشان پرسیدیم.
از امدادگری در هلال احمر تا تکنیسینی در اورژانس
محمدعلی پیمان یکی از امدادگران اورژانس استان تهران است که متولد سال ۴۷ بوده و متاهل و دارای دو فرزند است. او ۱۸ سال است که در سازمان اورژانس مشغول به کار است و درباره علاقهمندیهایش به کارهای امدادی به ایسنا میگوید: علاقه من به کارهای امدادی به سالهای کودکیام باز میگردد. مادر من بیماری قلبی و کلیوی داشت و باید هر روز سرم و آمپول تزریق میکرد. در آن زمان بیمارستانها و مراکز درمانی از خانه ما دور بودند و بردن هر روز مادرم به درمانگاهها برای دریافت داروهایش سخت بود. من که هم علاقه به کارهای پزشکی داشتم و هم دوست داشتم به مادر کمک کنم؛ کم کم یادگرفتم آمپولها و سرمهای مادرم را خودم تزریق کنم.
این تکنسین اورژانس استان تهران ادامه میدهد: بعدها که کمی بزرگتر شدم؛ عضو جمعیت هلال احمر شدم و پس از گذراندن دورههای مختلف امداد و نجات، امدادگر هلال احمر شدم. در زمان جنگ تحمیلی زمانی که موشکها به تهران و کرج رسید، به خاطر دارم من در شیفت استراحت بودم اما سریعا خودم را به زورآباد (اسلام آباد فعلی) رساندم و همراه با سایر نیروهای امدادی به مردم آسیب دیده کمک کردم.
پیمانی ادامه میدهد: به خاطر دارم همان روز چند مصدوم و چند جنازه به بیمارستان رساندیم و منطقهای که موشک خورده بود کاملا از بین رفته بود که خاطره آن روز هیچوقت از یادم نمیرود.
وی با بیان اینکه بعد از جنگ، من ۸ سال امدادگر هلال احمر بودم و بدون هیچ حقوقی، به مردم آسیب دیده امدادرسانی میکردم، میافزاید: وقتی سنم به سربازی رسید به سربازی رفتم و بعد از آن هم مدتی شغل آزاد داشتم و از امداد دور شده بودم تا اینکه سال ۸۷ اورژانس هشتگرد اعلام نیاز کرد و آگهی استخدام گذاشت که من درخواست دادم و قبول شدم.
این تکنیسین اورژانس استان تهران میگوید: مدتی به عنوان امدادگر مشغول به کار شدم که تصمیم گرفتم ادامه تحصیل بدم. به همین دلیل در دانشگاه ثبت نام کردم و دوره کاردانی را تمام کردم. قصد ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی را داشتم که متأسفانه به علت کمبود نیروی کار، مجبور به انصراف از دانشگاه شدم.
پیمانی اظهار میکند: در دهه ۹۰، به اورژانس استان تهران پیوستم و از اولین سال تشکیل اورژانس بانوان، راننده آمبولانسهای تکنسینهای زن هستم. البته راننده بودن در اورژانس معنایی ندارد و ما، هم رانندهایم و هم تکنیسینهای اورژانس و اقدامات امدادی-درمانی نیز انجام می دهیم. من هر سال در مراسم اربعین هم در کشور عراق و هم در استانهای مرزی خدمت کرده و سعی میکنم به هموطنان در روزهای سخت و بیماری خدمت رسان باشم.
وی افزود: کار کردن در اورژانس هر روزش خاطره است و هر مأموریت آن حس و حال خاص خود را دارد. شغل ما سختیهای زیادی دارد اما اگر به آن علاقه داشته باشیم نمیتوانیم حتی یک روز هم از آن دست بکشیم.
این تکنسین اورژانس استان تهران در پاسخ به این سوال که با توجه به شغل پر زحمت شما آیا درآمد تکنسینهای اورژانس کفاف زندگیشان را میدهد؟ میگوید: متأسفانه حقوق ما کفاف زندگیهایمان را نمیدهد. به همین دلیل بیشتر همکاران من دو یا سه شیفته کار میکنند که امیدواریم هم شرایط معیشتیمان بهتر شود و هم قراردادهای ما از حالت پیمانی به رسمی تبدیل شود.
بین زنان و مردان در اورژانس هیچ تفاوتی وجود ندارد
محمد ترک یکی دیگر از تکنسین اورژانس استان تهران نیز در گفتوگو با ایسنا درباره حرفهاش میگوید و اظهار میکند: من در رشته فوریتهای پزشکی درس خواندم و سال هاست هم به عنوان پرستار و هم به عنوان تکنسین اورژانس مشغول کار هستم.
وی در پاسخ به این پرسش که کار کردن با زنان اورژانس چگونه است، میگوید: از اولین سال تاسیس اورژانس بانوان، من در این بخش مشغول کار شدم و به جرأت میتوانم بگویم که زنان هیچ چیزی کمتر از مردان ندارند و پا به پای تکنیسینهای مرد خدمت می کنند.
این تکنسین اورژانس ادامه میدهد: در بسیاری از موارد خودم شاهد بودم که بیماران و همراهایشان با دیدن خانمهای اورژانس چقدر خوشحال شدهاند و آرامش خاطر گرفتهاند.
ترک با بیان اینکه ما در اورژانس کار را به صورت تیمی انجام میدهیم و هیچ فرقی بین زن و مرد وجود ندارد، درباره دید مردم به این کادر درمان میگوید: دید مردم به ما ۵۰-۵۰ است. در برخی موارد مردم بسیار به ما احترام می گذارند و اجازه میدهند کارمان را انجام دهیم اما در برخی موارد بسیار رفتارهای بدی با ما دارند و بی احترامی کردهاند.
انتهای پیام