چاقوکشی ناموسی بالای شهر تهران | قتل مادرزن به دست داماد خشمگین
به گزارش همشهری آنلاین، اواخر اردیبهشت ۱۴۰۱ بود که مردی در تماس با پلیس از درگیری خونین در خانه همسایهاش خبر داد و گفت: من پشت پنجره ایستاده بودم که دیدم مرد جوانی با چاقو وارد خانه همسایه ما شد و بعد از یک درگیری شدید با سر و صورتی خونی از خانه خارج شد.
- پلیس در تعقیب شکارچی زنان تهرانی | او به بعنوان مسافرکش زنان را به دام میانداخت
- دستگیری قاتل پسر ۱۷ ساله در بازار تهران
چاقو خوردن ۴ عضو خانواده
بعد از این تماس، مأموران پلیس به خانه مورد نظر در سعادتآباد تهران رفتند و با پیکرهای خونین ۴ زن و مرد روبهرو شدند. با انتقال مجروحان به بیمارستان، مادر خانواده جان باخت، اما همسر و دخترانش مداوا شدند. پدر خانواده در تحقیقات، دامادش را عامل این جنایت معرفی کرد.
یک روز بعد از این حادثه داماد جوان دستگیر شد و پس از اعتراف به قتل و تکمیل پرونده در شعبه یازدهم دادگاه کیفری تهران پای میز محاکمه ایستاد. در این جلسه پدر و فرزندان مقتول خواهان قصاص شدند و مجروحان حادثه نیز درخواست دیه کردند.
همسرم با مردی غریبه صحبت میکرد
وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد، گفت: از چند ماه قبل به رفتارهای همسرم مشکوک شده بودم. وقتی او را تحت نظر قرار دادم، فهمیدم با مردی غریبه صحبت میکند. خیلی عصبانی شدم و موضوع را به پدرش گفتم. بعد هم همسرم به خانه پدرش رفت. من وقتی دیدم پدرزنم واکنشی نشان نداد، بیشتر عصبی شدم و به در خانهاش رفتم.
وی افزود: مادرزنم در را باز کرد اما با دیدن من شروع به دعوا کرد و حتی به من و خانوادهام ناسزا گفت. ناگهان کنترل رفتارم را از دست دادم و او را با چاقو زدم. بعد هم پدرزنم، همسرم و خواهرش را زدم و رفتم. اما قصدم کشتن کسی نبود، من از خودم دفاع کردم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده مرد جوان را به قصاص و پرداخت دیه محکوم کردند.
نقض حکم قصاص در دیوان عالی کشور
با اعتراض متهم به حکم صادره، پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات با نقض حکم خواستار رسیدگی دوباره پرونده شدند. به این ترتیب پرونده برای رسیدگی دوباره به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در این جلسه بار دیگر اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.
متهم این بار نیز گفت: من از پیامکهای همسرم فهمیدم او میخواهد با مردی غریبه قاچاقی از کشور خارج شود و برای زندگی به آمریکا بروند. موضوع را به پدرزنم گفتم و انتظار داشتم از من دفاع کند، اما وقتی جوابم را نداد، عصبی شدم. من در دفاع از خودم چاقو کشیدم. الان هم خیلی پشیمانم و هرگز راضی به مرگ مادرزنم نبودم.
از خودم دفاع کردم!
قاضی گفت: ولی در فیلم دوربینها مشخص است که تو زیر لباست چاقو پنهان کرده بودی و این موضوع ادعای تو مبنی بر دفاع مشروع را رد میکند.
متهم گفت: بله چاقو داشتم، اما وقتی به من حمله کردند مجبور به استفاده از آن شدم. در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا رأی را صادر کنند.